قدم سـوم
ما تصـمیم گرفتیم که اراده و زندگیمان را به مراقبت خداوند، بدان گونه که او را درک می کردیم، بسپاریم.
قدم یـک و دو را با راهنمای خود کار کرده ایم ، تسلیم شدیم و تمایل خود برای بکارگیری راه های جدید را نشان دادیم . که این ها باعث بوجود آمدن امید در ما میشد . اما اگر این امید را سریع به عمل تبدیل نکنیم ، از بین خواهد رفت و ما دوباره سر جای اول خود باز خواهیم گشت . اقدام لازم کارکرد قدم سوم است.
اقدام اصـلی در قدم سوم تصمیم گیری است . حتی فکر کردن به این تصمیم گیری ممکن است باعث وحشت ما شود ، بخصوص وقتی که در مورد تصمیمی که می خواهیم بگیریم تعمق کنیم . تصمیم گرفتن ، حال هر تصمیمی که باشد ، کاریست که اکثر ما مدت هاست که انجام نداده ایم . برای ما همیشه تصمیم گرفته شده است ، توسط اعتیادمان ، توسط مقامات یا طبـق قرار و قرارداد ، زیرا ما هیچ وقت نمی خواستیم مسئولیت تصمیم گرفتن برای خود را بپذیریم . وقتی به این ها مفهوم واگذاری اراده و زندگی مان به نیرویی که در این مرحله درک درستی از آن نداریم را اضافه کنیم ، ممکن است احساس کنیم که این همه خارج از توان ما است و بخواهیم به دنبال راه ساده تر و میان بر جهت کار کردن برنامه بگردیم . این افکار خطرناک است ، زیرا وقتی بخواهیم میان بر بزنیم ، در اصل برای بهبودی خود کم گذاشته ایم .
تصمیم گیری در قـدم سوم ممکن است آن قدر بزرگ باشد که نتوانیم آن را به یکباره انجام دهیم . ترس ما از قدم سوم افکار خطرناکی که این ترس ما را بدان سوق می دهد را می توان از طریق قسمت کردن این قدم به بخش های کوچک تر تخفیف داد .
قدم سوم فقط بخـش دیگری در راه بهبودی از اعتیاد است . تصمیم گرفتن در قدم سوم لزوما به این معنا نیست که باید به یک باره همه چیز را در زندگی مان کاملا تغییر دهیم . تغییرات بنیادی در زندگی ما به آهستگی از طریق کارکردن بر روی بهبودی مان اتفاق می افتد ، که این تغییرات همگی نیاز به حضور و فعالیت ما دارند . ما نباید ترس داشته باشیم که این قدم برای ما کاری خواهد کرد که ممکن است ما هنوز برای آن آماده نباشیم یا آن را نپسندیم .
مسئله قابل توجه در این قدم این است که به ما پیشنهاد می کند که اراده و زندگی مان را به مراقبت خداوندی که خود درک می کنیم بسپاریم . این کلمات بسیار مهم هستند . از طریق کار کرد قدم سوم ما اجازه می دهیم که کسی یا چیزی ما را حمایت کند ، نه این که ما را کنترل کند یا زندگی را به جای ما بچرخاند .
در این قدم هر یک از ما باید به نتیجه ای در مورد این که خداوند برای ما به چه معنایی است برسیم . درک ما حتما نباید کامل و یا پیچیده باشد . نیاز نیست که حتما مشابه درک شخص دیگری باشد .
دعای قدم سوم :
اراده و زندگی ام را به تو می سـپارم ، مرا در بهبودی ام راهنمایی کن و به من نشان بده که چگونه زندگی کنم.
دعای قدم سوم معتادان گمنام
به عنوان معتاد ما زنـدگی و اراده خود را بارها به یک قدرت مخرب سپرده ایم ، اراده و زندگی ما بوسیله مواد مخدر کنترل می شد و ما در اسارت نیاز خود به لذتی آنی که مواد مخدر به ما می داد ، بودیم . در آن اوقات تمامی وجود ما ، یعنی جسم ، فکر و روح مان در زیر سلطه مواد مخدر بود . این جریان تا مدتی لذت بخش بود ، اما بعد به مرور در اثر پریدن نشئـگی ، چهره زشت اعتیاد را نیز دیدیم . دریافتیم که هر چقدر مواد مخدر ما را بیشتر بالا ببرد ، محکم تر به زمین می کوبد . ما دو راه بیشتر نداشتیم یا باید خماری می کشیـدیم و یا مواد مخدر بیشتری مصرف می کردیم .
برای همگی ما عاقبـت آن روز رسید که دیگر اختیار در دست ما نبود و ما باید اجبارا مصرف می کردیم . ما اراده و زندگی خود را به اعتیادمان واگذار کرده بودیم و با استیصال به دنبال راه دیگری می گشتیم . در معتادان گمنام ، ما تصمیم گرفتیم که اراده و زندگی مان را به مراقبت خداوند ، بدان گونه که او را درک می کردیم ، بسپاریم . این ، قدم بسیار بزرگی است . لزومی ندارد که ما مذهبی باشیم . هر کس می تواند این قدم را بردارد . تنها لازمه آن تمایل است . مهم است که ما در را به روی نیروی برتر خود باز کنیم .
ما دریافتیم تنـها کاری که لازم است انجام دهیم ، این است که کوشا باشیم . وقتی که تمام سعی خود را به کار بردیم ، برای ما هم این برنامه همان طور که برای بسیاری دیگر کار کرده بود موثر واقع شد . قدم سوم نمی گوید که << اراده و زندگی مان را به مراقبت خداوند سپردیم >> ، بلکه می گوید << تصمیم گرفتیم اراده و زندگی مان را به مراقبت خداوند ، آن گونه که او را درک می کردیم ، بسپاریم >> . این تصمیم را خود ما گرفتیم و به وسیله مواد مخدر ، فامیل ، مامور دادگستری ، قاضی ، روان پزشک برای مان گرفته نشده است . از زمان اولین نشئگی ، این نخستین تصمیمی است که برای خود گرفته ایم .
تصمیم گیری ، اقدام عمـل را به دنبال دارد . این تصمیم گیری بر پایه ایمان استوار است . ما فقط باید باور کنیم همان معجزه ای که می بینیم در زندگی معتادان پاک به وقوع پیوسته ، می تواند برای هر معتادی که مایل به تغییر است نیز به وقوع بپیوندد . ما به سادگی متوجه می شویم که قدرتی برای رشد روحانی در کار است که می تواند به ما کمک کند تا با تحـمل تر ، صبورتر و در کمک به دیگران مفید واقع شویم . بسیاری از ما گفته ایم << اراده و زندگیم را به مراقبت تو می سپارم ، مرا در بهبودیم راهنمایی کن و و نشانم بده که چطور زندگی کنم>> . آسودگی خاطری که از << رها کردن و به مراقبت خدا سپردن>> بدست می آید به ما کمک می کند زندگی ای برای خود بسازیم که ارزش زندگی کـردن را داشته باشد.
با تمرین روزانه ، تسـلیم در برابر اراده نیروی برترمان به مرور آسان تر می شود . وقتی صادقانه سعی کنیم ، نتیجه می گیریم . بسیاری از ما روز خود را با یک درخواست ساده راهنمایی از نیروی برترمان آغاز می کنیم .
با آن که می دانیم << به مراقـبت خدا سپردن >> موثر است . اما ممکن است دوباره اختیار اراده و زندگی را خود بدست بگیریم . حتی ممکن است از این که خدا این اجازه را به ما می دهد عصبانی شویم . گاه ، در طول دوران بهبودی ، تصمیم به کمک گرفتن از خدا ، بزرگترین منبع قدرت و شهامت ما خواهد بود . این تصمیم را هر چقدر تکرار کنیم ، باز کم است . ما به آرامی تسلیم می شویم و می گذاریم خداونی که خود درک می کنیم ، از ما حمایت کند.
در آغاز ، این سـوالات فکر ما را به خود مشغول کرده بود : ” وقتی زندگی خود را تسلیم کنیم چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ آیا به تکامل خواهیم رسید؟ ” البته شاید از این واقع بین تر بوده باشیم . بعضی از ما مجبور شدیم به اعضای قدیمی تر NA مراجعه کنیم و بپرسیم که ” برای آن ها این قضیه چطور بوده است ؟ ” جواب هر عضوی در این مورد با عضو دیگر تفـاوت دارد . اکثر ما احساس می کنیم روشن بینی ، تمایل و تسلیم ، رموز موفقیت هستند .
ما اراده و زندگی خـود را تسلیم نیروی برتر خود کرده ایم . اگر در این مورد صمیمی و دقیق بوده است ، شاهد تغییرات مثبتی در زندگی خود خواهیم بود . ترسهای مان کمتر می شوند و همان طور که مفهوم واقعی تسلیم را می آموزیم ، ایمان در ما قوی تر می شود . ما دیگر با ترس ، خشم ، گناه ، افسوس به حال خود و یاس در جدال نخواهیم بود . متوجه می شویم که اگر بگذاریم ، همان نیرویی که ما را به این برنامه آورده است ، راهنمایی ما را هم چنان ادامه خواهد داد . به آهستگی ترس فلج کننده و نومیدی را از دست می دهیم . طریقه زندگی ما ، گواهی بر اثبات این قدم است .
ما از پاک زندگی کردن خود لذت می بریم و طالب ارمغان های دیگر انجمن NA هستیم . ما حالا دیـگر می دانیم که در برنامه روحانی خود نمی توانیم متوقف شویم و خواهان تمام چیزهایی که می توانیم بدست آوریم هستیم .
ما اکنون آماده ایم که برای اولین بار خودمـان را صادقانه ارزیابی کنیم . بنابراین ، کار خود را با قدم چهارم شروع می کنیم .